در گذر از مارپیچ زندگی....

متن مرتبط با «چهارشنبه» در سایت در گذر از مارپیچ زندگی.... نوشته شده است

چهارشنبه خونین!!!

  • اچهارشنبه بدی بود. چهارشنبه وحشتناکی بود. انقدر تهوع اذیتم می کرد که احساس می کردم الانه که دل و روده ام بیاد توی دهنم. چقدر هم توی شرکت کار پشت هم داشتیم. ساعت چهار و نیم بود که دیگه حس کردم نمی تونم بشینم، با اینکه غذا نخورده بودم انگار شکمم داشت منفجر می شد. سوار تاکسی شدم و ترافیک مثل همیشه امون شهر رو بریده بود و من از فشاری که توی شکمم می پیچید، تمام بدنم رو منقبض نگه داشته بودم ,چهارشنبه,خونین ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها