Countdown:9

همین خط اولی اعتراف کنم که من دیروز به کانت دانها چند روزی اضافه کردم، چونکه فکر می کنم تا پونزده شهریور درگیری داریم و همچنان در حال بدو بدو هستیم. بنابراین من از خدا میخوام هفته دیگه این موقعها آماده زندگی توی خونه جدید باشیم و فصلی جدید از زندگی من و همسر شروع بشه. فصلی از آسایش و راحتی که شاید ما رو به روزهای سه نفره شدن نزدیک کنه.

این روزها دلم آرامش میخواد. دلم میخواد از این حجم وسیع تلاطمها دور باشیم. خدا رو شکر می کنم که امسال رو خیلی پر بار برای من و همسری رقم زد ولی واقعاً نیاز داریم تا کمی ریلکس کنیم و شاید یه مسافرت توی مهر ماه بتونه کمکمون کنه تا از این همه فکر و دغدغه رها بشیم. از فروردین تا تیر درگیر کار من بودیم و بعدش هم خرید خونه و بازسازی و الان هم اثاث کشی و احتمالاً بعدش تعویض مبلمان. خدایا کنارمون باش تا کل این پروژه به خوبی تموم بشه و نیمه دوم سال بتونیم راحت و آروم زندگی کنیم.

کابینت تموم شد و واقعیت رنگ خاص و قشنگی از آب در اومد. منتها من فکر می کنم رنگ سفیدش کمه و لازم بود کابینت عمودی مربوط به فر و مایکرو هم به جای نسکافه ای سفید می شد. البته رنگ قشنگی شده و بسیار هم خاصه. شاید بعدها اون کابینت رو های گلاس سفید بکنیم. راجع به سینک شیشه ای گرونمون هم به نظرم نصاب کابینت نتونست خوب جا بندازه. ظاهراً این شیشه ایها روکار هستن و یا نصبش ایراد داره یا اینکه واقعاً به قیمتش نمی ارزه!! راستش خیلی برام راضی کننده نبود چونکه سه برابر قیمت استیل بهش پول دادیم.

دیروز همسری زود اومد و رفتیم سنگ گرانیت بین کابینتها رو هم انتخاب کردیم. رنگ سفید انتخاب کردم و فکر می کنم خیلی چیز خوبی از آب درمیاد. اگه همسری بتونه هماهنگی کنه احتمالاً امروز و فردا نصب میشه. لوله کش هم کارش تموم شد. موند نصب شیرآلات و نقاشی دو تا دربها و نهایتاً پارکت. فلذا خواهیم داشت:

یکشنبه: نصب کاشی آشپزخانه- نصب دریچه- سفارش پارکت

دوشنبه: نصب کاشی- نصب شیرآلات

سه شنبه: نقاشی- تمیزکاری

چهارشنبه: نصب پارکت

بعدشم دیگه اثاث کشی و حسابی خوش خوشونمون خواهد شد. خدایا کنارمون باش.