به به عجب هوایی

ساخت وبلاگ

به به چه بارون قشنگی چه هوای دلچسبی. دلم میخواد انقدر قوی باشم که اجازه ندم حال خوب الانم رو آدمهای دور و برم دگرگون کنن. خانم ایکس لطفاً بیخیال ما شو، مرسی اَه

فکر کنم عمده خوشحالی الانم به خاطر پایان نامه هم هست. یعنی حس می کنم یه بار سنگین داره از روی دوشم برداشته میشه. به هیچ عنوان استرس روز دفاع رو هم ندارم. اصلاً و ابداً بر عکس بقیه دانشجوها و این رو مدیون سابقه کارم و این همه ارائه و گزارشی که توی این دوران دادم هستم. فقط یه سری کار اداریه و نهایتاً اصلاحاتی که روز دفاع میخوان تحمیل کنن که مهم نیست. نمره اش هم به هیچ عنوان برام مهم نیست چون تازگیا نمره تز توی معدل ارشد محاسبه نمیشه. خلاصه که خیلی حالم خوبه که از این فکر و بار گنده دارم رها میشم. خدایا شکرت.

دیروز که رسیدم خونه، پسری رو از پرستارش تحویل گرفتم و سریع جمع و جور کردم و راه افتادم سمت خونه ماماینا. پسری رو گذاشتم پیش مامان و رفتم خرید. دو تا مانتو با قیمت مناسب خریدم و آرایشگاه رفتم و به این شکل کلی کار عقب افتاده انجام شد. بعدم خونه ماماینا شام پختم و کل مدت پسری با مامان مشغول بازی بود.

صبح که بیدار شدم هر چی اسنپ و تپسی زدم نگرفت که نگرفت. خلاصه مجبور شدم بیام سر کوچشون که آژانس بگیرم. راننده گفت توی این ساعت و با این هوا 9 زودتر نمیرسی!!! مگه میشه 2 ساعت راه؟!!! خلاصه قرار شد ببره بذاره جلوی نزدیکترین ایستگاه مترو. اینجوری شد که ساعت 8 رسیدم شرکت و توی راه همش خدا رو شکر می کردم که خونه خودمون به محل کارمون نزدیکه و خوش مسیره و خدا چقدر لطف داشتی در حق ما که تونستیم اینور خونه بخریم و محل کار هر دوتامون هم توی یه منطقه باشه.

خلاصه ماموریت رفتن من این داستانها رو برای خودش داره اما تا وقتی پسری همکاری کنه و مامان هم توی فشار نباشه تصمیم دارم که این راه رو ادامه بدم. توی کار و تخصص خیلی هدف گذاری برای خودم دارم و امیدوارم با صبر و تلاش و بیخیال شدن مسائل محیطی بهشون برسم. خدایا باش و کمک کنکه سختیهای الان نتیجه بده. باش و کمک کن که بتونم ایکس و امثال ایکس رو هم مدیریت کنم. کنارم باش تا هی یاد بگیرم و تلاش کنم و وقتم رو بیهوده نگذرونم. خدایا کمکم کن. کنارم باش تا مسیر درست رو با تلاش و پشتکار جلو برم.

عصری پروازه و از الان فکرم و قلبم پیش پسریه خدایا خودت پناه بچه ام باش....

 

در گذر از مارپیچ زندگی.......
ما را در سایت در گذر از مارپیچ زندگی.... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : marpichezendegia بازدید : 228 تاريخ : سه شنبه 23 بهمن 1397 ساعت: 18:54