این روزهای سطل آشغالی من....

ساخت وبلاگ

جمعه از شمال رسید و رفتیم برای لباسهای پسری به دراور خریدیم. گوشیش موند توی ماشین و باز کردم دیدم چه بگو و بخندی با خواهرش راه انداخته. همش دروغ میگه. واقعاً به تنفر ازش رسیدم. وقتی که به روش میارم اوضاع بدتر میشه. یه جوری موضوع رو برم یگردونه که انگار من دیوونه ام. آره خوب من دیوونه ام، تو دیوونه ام کردی. دیگه دوسش ندارم. اونم از من بدش میاد. نمی خوام پسری دوست نداشتن و تنفر رو ازمون یاد بگیره به خاطر همین همش توی خونه می چسبم بهش که پسری فکر کنه ما خوشبختیم. ازم دوری می کنه اونم منو دوست نداره. بر باعث و بانیش لعنت. اشتباهات زندگیم زیاد بوده. این همه درآمد داشتم همه چیز به نامشه. اعتماد زیادی بهش داشتم دنبال یه راهیم صلح کنه خونه رو می ترسم از آینده. می ترسم از قوانینی که بعد از مردنش بخواد اختیاز اموالم رو دست اون دو تا وحشی خراب بسپاره. ازش بدم میاد. برای پسری دلم می سوزه. دلم میخواد بکنم از این زندگی. دلم میخواد بمیرم. دلم برای پسری می سوزه.

خوب اشتباهات منم توی ربطه با همسری کم نبوده. مخصوصاً از وقتی باردار که شدم. بارداری سختی بود و کنارش اختلالات هورمونی من رو از خونه و زندگی و همسریم متنفر کرده بود. به خانواده ام و مامانم خیلی پناه برده بودم. خیلی سمتم میومد و برای حفظ زندگی تلاش می کرد. منم اشتباهاتی داشتم که انقدر ازم دو رشد که انقدر مادرش و خواهرش مخفیانه براش عزیز و عزیزتر شدن. منتها انقدر بهش اطمینان داشتم که سرمو مثل کبک کرده بودم توی برف. الان دیگه برای خیلی چیزها دیر شده. دروغگوش کردم، دروغگو شده. حالم از مادرش و بیشتر از خواهرش به هم می خوره و ازشون متنفرم و دلم نمیخواد یه لحظه هم ببینمشون. این جمعه با پسری میره خونشون. دوست ندارم اما مانع هم نمیشم. فسم خورده پشت من جلوی پسری بد و بیراه نگن. ولی چون دروغگوئه باور ندارم. همسرم رو ازم گرفتن و فقط امیدوارم پسری رو ازم نگیرن. ازشون بدم میاد و این زندگی رو فقط به خاطر پسری دارم ادامه میدم. ازشون بدم یاد و این زندگی رو فقط به خاطر مادر و پدرم و ترسشون از طلاق دارم ادامه میدم.

بخت من سیاه بود اما نباید بذارم سرنوشت شومم دامن عزیزانم رو هم بگیره. من خیلی بدبختم و تنها خدایا تو کنارم بمون و تنهام نذار.....

در گذر از مارپیچ زندگی.......
ما را در سایت در گذر از مارپیچ زندگی.... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : marpichezendegia بازدید : 182 تاريخ : پنجشنبه 12 دی 1398 ساعت: 14:11