هر چه آید خوش آید....

ساخت وبلاگ

این روزها رو دوست دارم. هم دارم خوشنویسی یاد می گیرم و هم زبان دارم می خونم. به نظرم حس خوبی که توی یادگیری چیزایی که آدم دوست داره هست، وصف نشدنیه. از اونجایی که امشب نوبت پختن غذا هست، دیروز عصر رفتم کلاس خطاطی و اصلاً خبر نداشتم که بچه های پیشرفته توی اون کلاس هستند. اولش معذب شدم و حتی روم نمی شد که تمرینم رو دربیارم، انقدر که پیش تمرینای بقیه مبتدی و سطح پایین بود؛ ولی باید بگم روز خوبی بود و کلی انرژی گرفتم. فضاشون عالی بود و من مطمئن شدم به راهی که دارم میرم. مطمئن شدم که سالها میخوام این هنر رو کنر خودم داشته باشم و روحم آغشته به قلم و مرکب بشه و آرامش بگیرم. آخر وقت هم از استادم اجازه گرفتم که یه ساقه از گلهای پتوسش بکنم که ببرم خونه و تکثیرش کنم. استاد هم مهربانانه اجازه داد و منم نامردی نکردم و نه ساقه بلند از گلهای خیلی زیاد توی پله ها کندم و با خوشحالی بردم خونه و گذاشتم توی گلدون آب.البته فکر می کنم گلدون مناسبی نیست و نیاز هست که تعویض بشه.

با همسری قرار گذاشتیم، وقتی پتوس قهرمان بزرگ شد توی خاک بکاریم و بذاریمش پایین دکوری چوبی تازه خریداری شده گلدونها ت دورشون بپیچه و رشد کنه و بالا بیاد. متاسفانه کروتون جانم کنار درختچه پرتقال بوده و شته زده و امیدوارم حالش بد نشه و برگرده به زندگی و سرحال بشه. نمیدونم همسر چه فکری کرد که برای خونه درختچه پرتقال خرید!!! امیدار حال گلها رو خراب نکنه. البته یه فکرایی هم آخر هفته براش دارم.

زبان داره پیش میره اما خبری از ارتقا نیست حتی خبری از افزایش حقوق هم نیست!!!! من که خودم حس می کنم اوضاع داره بهتر میشه اما واقعاً خصوصی هزینه بر هست و شاید الان خیلی وقتش نبود. حالا این ده جلسه رو تموم کنیم ببینیم همت می کنیم خودمون بخونیم یا اینکه مجبوریم همین سبک رو ادامه بدیم. اگه تاثیرش زیاد باشه واقعیت می ارزه اما اگه خیلی اثرش رو نبینیم من ترجیح میدم کلاسهای سفیر یا آریان پور رو برم و خودم تلاش نم و بخونم.

بیبی جان هم کویا تمایل نداشت که فعلاً بیاد به این کره خاکی و ما هم به خواسته اش احترام میذاریم!!! البته یه هفته دیگه قطعی می تونم بگم که خبری نیست اما الان نشانه ای از بارداری وجود نداره و علائم پ.ر.ی.و.د داره ظاهر میشه. شاید وقتش نبوده و من عمیقاً از خدا میخوام که واقعاً در زمان درستش این نعمتش رو شامل حالمون کنه. شاید چند ماه اینور و اونور خیلی تفاوتی نداره اما قطعاً حکتی پشت تمم اتفاقات هست که در مخیله ما نمی گنجه.

خدایا پناه ما تویی. همیشه حامی این زندگی کوچیک باش. دلمون به تو قرصه. تو که هستی همه یز برامون خوبه من ایمان دارم.

+ نوشته شده در  سه شنبه سوم مرداد ۱۳۹۶ساعت 9:28  توسط ستاره  | 
در گذر از مارپیچ زندگی.......
ما را در سایت در گذر از مارپیچ زندگی.... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : marpichezendegia بازدید : 165 تاريخ : سه شنبه 24 مرداد 1396 ساعت: 5:58