واکسن بدون برنامه خر بیشعوره....

ساخت وبلاگ

امروز صبح همسری دیرتر می خواست بره سر کار. منم از فرصت استفاده کردم و یه دفعه دیشب پیشنهاد دادم که صبح پسری رو ببریم و واکسن فلج اطفالش رو بزنیم. خلاصه صبح پسری با غر بیدار شد اما تا بردیمش بیرون کلی ذوق کرد بچه ام و فکر کرد ما سر کار نمیریم و داریم میریم تفریح!!! کلی ذوق می کرد و با اینکه خواب داشت می خندید که سه نفری بیرونیم. تا واکسنش رو زدن و اشکهاش گوله گوله از چشماش ریخت پایین. لعنت به اون مرتیکه ای که صلاح دونسته یه دوره ای فقط قطره خوراکی بده و انقدر بچه های طفل معصوم رو آزار میده. حالا به هر حال این موضوع خیلی ذهنم رو مشغول کرده بود و خدا رو شکر ختم به خیر شد و امیدوارم خدا کمک کنه و پسری تب نکنه.

خوب باید بگم اصلاحات پایان نامه در حال انجام هست. انقدر کامنت داور جنرال هست که واقعاً نمیدونم چی کار باید بکنم ولی با حدس و گمان یه کارایی دارم می کنم و احتمالاً هفته دیگه میرم پیشش به امید خدا. کاش گیر نده و بتونم تا هفته اول اسفند جمع و جورش کنم و توی فروردین مدرکم رو بگیرم و برم سراغ کارهای مهمتر زندگی. راستش من یه اخلاق مزخرفی که دارم اینه که وقتی ذهنم درگیر یه مسئله ای هست به هیچ عنوان نمی تونم شیفت کنم روی موضوع دیگه ای و کارهای موازی رو خوب بتونم انجام بدم، مخصوصاً که توی ذهنم موضوع پر رنگ و با اهمیتی باشه که متاسفانه این ارشد لعنتی هست.

خوب کنسول ما رو هنوز نیاوردن و من نمیدونم این صنف چرا انقدر بدقول و بی مسئولیت و داغونن. کلاً این همه اذیتی که این نسل به خریدار دارن رو درک نمی کنم. تا الان دو روز تاخیر داشته. حالا مبلمان هم هست که اونو دیگه واقعاً گیجم نمیدونم اون فامیلمون میاره یا نه!!! راستش منتظرم کنسول برسه تا ببینم چه چیزایی رو از آشپزخونه میخوام منتقل کنم توی این کنسول خوشگل. بعد که کار انتقال انجام شد میخوام هر شب یه کابینت رو بریزم تمیز کنم و دوباره پر کنم. یعنی 5 کابینت بالا و 4 کابینت پایین و سه تا کشو باید تمیز بشه که فکر کنم توی یه هفته ده روز قابل انجام باشه. یعنی اگه از سه شنبه هم شروع کنم هفته بعد تموم میشه. اول اسفند هم بعد از اومدن از ماموریت پرده ها رو میخوایم بدیم اتوشویی و پتوهارو توی خونه بشوریم و فک کنم یه هفته هم کار تمیز کردن شیشه ها و لوسترها و زدن پرده ها طول بکشه. این وسط باید کمد پذیرایی رو هم بریزم و تمیز کنم و فقط بمونه کف خونه که وسط اسفند با اومدن مهمونها انجام میدیم. فقط یه آخر هفته هم باید برسم به داد اتاق خواب و کمد دیواریش و کمد پسری که فکر کنم نصف روزه انجام بشه و اون هفته ای که همسری کف رو تمیز کنه من باید روی کابینتها و زیر وسایل برقی رو تمیز کنم.

خوب اینارو گفتم که بگم پروژه خونه تکونی ما یک ماهی طول میکشه قطعاً و باید از این هفته دیگه شروع کنم. میمونه خریدهای شوش که میخوام این پنجشنبه انجام بدم و لباسهای پسری که بازم باید اینترنتی بخرم و فکر نکنم بشه تو یاین شلوغی برای خرید بیرون رفت.

سرویس ماشینها و کارواش هم هست که دست همسری رو می بوسه و باید بذاریم برای روزهای آخر. خودم میخوام برم هاشور ابروهام رو تمدید کنم که واقعاً نمیدونم کی وقت می کنم!!! عکس آتلیه ای پسری هم مونده که احتمالاً جمعه این هفته بریم و تمومش کنیم.

و از همه اینا که بگذریم پایان نامه پایان نامه پایان نامه.... خدایا خودت کمک کن و انرژی بده. مرسی. اینم لیست کارهای ما تا اخر سال که البته به کارهای روتین همیشه مون و شلوغی کارهای آخر سال شرکت اضافه میشه.

  • اصلاحات پایان نامه و تایید
  • خونه تکونی
  • سرویس و کارواش و بیمه ماشین
  • آتلیه پسری
  • خرید ظرف
  • خرید لباس پسری
در گذر از مارپیچ زندگی.......
ما را در سایت در گذر از مارپیچ زندگی.... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : marpichezendegia بازدید : 212 تاريخ : سه شنبه 23 بهمن 1397 ساعت: 18:54